دار الجنون
زندگی چه کردی با دلم؟ چه بی رحمانه دلم را شکستی! قلبم نگران است در شهر خود نیز غریب هستم دلم با همه قهر است!دگر از نفس افتادم ،تنها من نه شهر نیز غریب وتنهاست... هوای شهر تاریک ودل گرفته است!گوئی دیار غربت استبه کجارفته وبه چه پناه ببرم دنیا به کسی رحم نکرد؟؟؟ ولی چه کنم که بسته پایم نه راه برگشتی ونه راه فرار عشق یعنی خاطرات بی غبار دفتری از شعر از عطر بهار سال نو مبارک سال نو مبارک سال نو مبارک تقدیم به گلها باتو ما را خوشترین دیدار باد هر کجاهستی خدایت یار باد شب بخیر زیبا!شکوفه های شکر خنده هات را ! هر قدر هم گران بدهی میخرم بخند! امشب به خاطر دل غمگین عاشقت! زیبای من،گلم،غزلم،سرورم بخند!
در جوانی غصه خوردم هیچ کس یادم نکرد در قفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد
آتش عشقت چنان از زندگی سیرم کرد آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد
عشق یعنی یک تمنا یک نیاز زمزمه از عاشقی با سوزو ساز
عشق یعنی چشم خیس مست او زیر بارا دست تو در دست او
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |